English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9063 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pituitous U مخاط مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mucus U مخاط
phlegm U مخاط
muciferous U دارای مخاط
blennorhaea U جریان مخاط
gleet U ریزش مخاط
mucorrhea U ریزش مخاط
mucus of the nose U مخاط بینی
air thread U مخاط شیطان
blennorhagia U جریان مخاط
mucopurulent U دارای جراحت و مخاط
stomatitis U ورم مخاط دهان ولثه
colitis U ورم مخاط روده بزرگ
pollinosis [med.] U التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
hayfever [med.] U التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
hay fever [med.] U التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
allergic rhinitis [med.] U التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
pollenosis [med.] U التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
end bulb U انتهای اعصاب در پوست یا مخاط که به ان endcopuscle نیز می گویند
phlegm [secretion in the airway during inflammation] U بلغم [مخاط] [ترشح در دستگاه تنفسی در زمان التهاب] [پزشکی]
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
feathery U پر مانند
incomparable U بی مانند
gypsiferous U گچ مانند
castellated U دژ مانند
womanlike U زن مانند
blotchy U لک مانند
without an e. U بی مانند
floriform U گل مانند
fluty U نی مانند
etc U و مانند آن
unapproachable U بی مانند
plumelike U پر مانند
goatish U بز مانند
penniform U پر مانند
fulidal U اب مانند
inimitable U بی مانند
unprecedented U بی مانند
unprecedentedly U بی مانند
arundinaceous U نی مانند
capillaceous U مانند نخ
analogous U مانند
frothy U کف مانند
tough U پی مانند
tougher U پی مانند
toughest U پی مانند
argillaceous U رس مانند
argillaceous U گل مانند
after the example of U مانند
simulant U مانند
aquiform U اب مانند
and so on U و مانند ان
analog U مانند
capitate U مانند سر
tendinous U بی مانند
anthoid U گل مانند
pipelike U نی مانند
filiform U نخ مانند
plumose U پر مانند
reedier U نی مانند
reediest U نی مانند
reedy U نی مانند
etcetera U و مانند ان
encephaloid U مخ مانند
similar U مانند
vide U مانند
impish U جن مانند
unequaled U بی مانند
thready U نخ مانند
threadlike U نخ مانند
similiar U مانند
icily U یخ مانند
nearing U مانند
lambdoid U مانند
nearest U مانند
foggiest U مانند مه
inapproachable U بی مانند
analogues U مانند
myrtle formed U اس مانند
unique U بی مانند
nearer U مانند
uniquely U بی مانند
string U نخ مانند
near- U مانند
near U مانند
as U مانند
analogue U مانند
liplike U لب مانند
nears U مانند
neared U مانند
unparalleled U بی مانند
mammilary U مانند
unequalled U بی مانند
foggier U مانند مه
foggy U مانند مه
mammilliform U مانند
saclike U کیسه مانند
rattish U موش مانند
saddlebacked U زین مانند
coralloid U مانند مرجان
chondroid U غضروف مانند
cinderous U خاکستر مانند
columniform U ستون مانند
rhizoid U ریشه مانند
cicatricial U مانند اثرزخم
rheumatoid U مانند روماتیسم
rodlike U میله مانند
saccate U کیسه مانند
cloistral U دیر مانند
collective goods U مانند جاده
reniform U کلیه مانند
rocklike U خاره مانند
reeding U طرح نی مانند
ravined U کلاغ مانند
coriaceous U چرم مانند
corvine U کلاغ مانند
leatheroid U چرم مانند
culicoid U پشه مانند
puppyish U توله سگ مانند
cuticular U پوست مانند
cystoid U مانند مثانه
lactescent U شیر مانند
deiform U خدا مانند
deltoideus U مانند دال
dendriform U مانند درخت
pterygoid U بال مانند
dermatoid U پوست مانند
parchmenty U پوست مانند
dermoid U پوست مانند
cucullated U مانند خودیاباشلق
ctenoid U شانه مانند
ramiform U شاخه مانند
corneous U شاخ مانند
lam dacism U مانند لام
deltoid U مانند دال
coroniform U تاج مانند
racemiform U خوشه مانند
corpuscular U گویچه مانند
cowish U گاو مانند
crinoid U زنبق مانند
pyramidic U اهرام مانند
puriform U چرک مانند
cryptand U حجره مانند
dermoidal U پوست مانند
charry U زغال مانند
coralline U مرجان مانند
as ever U مانند همیشه
shadowlike U سایه مانند
as usual U مانند همیشه
seedlike U بذر مانند
seamilike U درز مانند
scopulate U کلاله مانند
maddish U دیوانه مانند
metalloid U فلز مانند
lithoid U سنگ مانند
asteroidal U مانند ستاره
auriform U گوش مانند
baccate U توت مانند
metalliform U فلز مانند
malty U مالت مانند
anthracoid U مانند گنده
shelflike U تاقچه مانند
apelike U میمون مانند
mattery U ماده مانند
aphthoid U برفک مانند
sheetlike U ورقه مانند
manlike U مرد مانند
mastoid U پستان مانند
arborescent U شاخه مانند
arciform U قوس مانند
argillaceous U مانند خاک رس
mercurous U جیوه مانند
sciuroid U سنجاب مانند
sciurine U سنجاب مانند
lipomatous U چربی مانند
cadaveric U لاشه مانند
campanulate U زنگ مانند
ligniform U چوب مانند
canaliculate U ابراه مانند
mitral U مانند تاج
cancellate U شبکه مانند
lateritious U اجر مانند
lanceolate U نیشتر مانند
carneous U گوشت مانند
carunculate U مانند لحیمه
ceraceous U مانند موم
ceratoid U شاخ مانند
butyric U کره مانند
bursiform U کیف مانند
benzenoid U بنزن مانند
scalelike U ترازو مانند
billowy U موج مانند
liliaceous U یاس مانند
boll U برامدگی مانند
bosomy U پستان مانند
scalelike U فلس مانند
boxy U جعبه مانند
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
3as red as a rose
1معنی کلمه outliner در مکانیک خودرو (اتوبوس)
1jenny tried to explain that Barretts had to eat,just like other people
1wildlike
0coopling
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com